Northern معنی - Axtarish в Google
Оценка 95 % (3 870) شمالی مثال: They live in a small town in the northern part of the country. آن ها در شهر کوچکی در قسمت شمالی کشور زندگی می کنند.
3 дек. 2023 г. · معنی و نمونه جمله northern - همراه با مترادف و متضاد، تلفظ صوتی آمریکایی و بریتانیایی، شمالی، ساکن شمال، باد شمالی.
شمالی ، ساکن شمال ، باد شمالی : northern. ... اصطلاحات انگلیسی مشابه با واژه تخصصی northern و معنی فارسی آنها در لیست زیر ارائه شده اند.
معنی‌های northern. شمالی، از شمال، رو به شمال، به سوی شمال، در شمال، (n بزرگ) وابسته به شمال کشور، ساکن شمال، باد شمالی. تلفظ انگلیسی /ˈnɔːðən/.
معنی northern به فارسی همراه مثال و جمله با واژه، اصطلاح ها، بررسی تخصصی و ... ترجمه و جمله با northern. northern. صفت. US /ˈnoɚðɚn/. (صفت) شمالی – متعلق به شمال ...
4 июл. 2023 г. · معنی northern به فارسی در یا از قسمت شمالی یک منطقه و صفت است و صفت است. Use “northern” in a sentence. جمله با northern در انگلیسی و مثال: The ...
northern. nɔɹðɜɹn. فارسی. 1 عمومی:: ساكن‌ شمال‌، شمالی‌، باد شمالی‌. شبکه مترجمین ایران. english. 1 general:: adj. in the north: We saw the northern lights.
Novbeti >

Ростовская обл. -  - 
Axtarisha Qayit
Anarim.Az


Anarim.Az

Sayt Rehberliyi ile Elaqe

Saytdan Istifade Qaydalari

Anarim.Az 2004-2023